خب اول خودم شروع میکنم: دیروز که خیلی افتضاح بود اصلا با اون چیزی که سر کلاس درس داده بود زمین تا آسمون فرق داشت دیروز به این نتیجه رسیدم که رمزی خیلی عقده ای تشریف داره X-(
ما دو تا
سهشنبه 29 دیماه سال 1388 ساعت 08:27 ق.ظ
مالک وبلاگ دستور فرمودناین جا نظر بدیم D: نظـــــــــــــــــــــــــــر نظـــــــــــــــــــــــــر نظـــــــــــــــــــــر
وای هیچ وقت یادم نمی ره اون صحنه ای رو که استاد با کمال خونسردی خودکارمو ازم گرفت و یک خط ناقابلی رو در ورقه سوالم کشید و سوال 6 رااصلاح کرد، همون لحظه بود که انگار یه نفر نه همون استاد با یک دشنه تیز ضربه ای سخت و ناجوانمردانه بر قلب خسته ی من فرو کرد! واااااااااای :(( آخه من اون سوال رو حل کرده بودم تموم شده بود:(
آره بی...! انقدر پشیمونم که از فرصت ردیف اولی بودنم استفاده نکردم و یک پا پله ی مَشت استاد رو مهمون نکردم تا با دماغ بره تو در!! پسره ی ...! آخه ....!! ..... بییییییییب بییییییییییییییب!
آهای در مورد جناب استاد محترم آقای رمزی درست صحبت کنید اتفاقا خیلی هم خوب بود امتحانش آخه یهو به من گفت برم امتحان بدم منم دادم امتحانو خیلی هم خوب بود مخصوصا اون سوال که عوض کردش که خیلی باحال بود آخه من تا اون موقع هیچ مداری رو تحلیل نکرده بودم ولی خوب چون خیلی ساده بود نشستم خوندم و تحلیل کردمش شمارنده هاش هم که دیگه هیچی از آب خوردن هم ساده تر بود ولی حیف که من ماکس نخونده بودم وگرنه اون رو هم حل می کردم
intelligent
سهشنبه 29 دیماه سال 1388 ساعت 08:52 ق.ظ
به قول شهرام صولتی: نازنین بد جوری من خاطرخواتم حالیته حالیته؟!! فعلا نظرم همینه D:
من با کله تو برگه رفته بودم اصلا حواسم نبود به جایی یهو دیدم پام یه جوری داره میشه بعدش اون صحنه ای رو که استاد به چه سختی ای داشت برگه رو از روی پام برمیداشت که سوال رو درست کنه یادم نمیره :دی:دی:دی:دی قلبم ریخت ولی باز نمیدونم چرا نشد حلش کنم ولی کلا بد نبود امتحانش فقط خدا کنه پاس کنیم امتحانش رو
من که مثل شما بیکار نیستم من امتحان انقلاب دارم رفته بودم بخونم ولی در جواب حاج خانوم من همین دوروبرم تو نیستی خیسی خوردی به پیسی به آقایون خانما تسلیت میگم از استاد رمزی با اون سوالای خیلی ساده تقدیر و تشکر به عمل میارم من که گفتم من خدای کانترم(هم بازی هم امتحان) سه تا آخرو زدم تو گوشش من متعجبم وقتی استاد اومد که سوالو درست کنه ترسیدید آخه من با کمال شوق خودکارمو دادم دست استاد
اولا توهین نکنید ما بیکار نیستیم ما هم درس می خونیم هرازچندگاهی یه نگاهی به این وبلاگ هم میکنیم و یه نظری میدیم بعدم شما که انقلاب برداشتی بیکاری آخه انقلابم شد درس دوما من هم با عصبی موافقم جوجه رو آخر پاییز میشمرن(برای آشنا و حاج عمو که خیلی انگار خوب دادن) حتما بعد از مشخص شدن نمرات هم به این وبلاگ سر بزنید خوشحال میشیم
مییییییییییییییییییییدونم اون استادی که انقلاب ارائه کرده اگه تربیت بدنی ارائه میکرد باش میگرفتم اصلا قصد توهین نبود آخه شما به وبلاگ نگاه می کنید هرچند از گاهی یه ورقی به جزوه هاتون می زنید البته شما استاد ما هستید :D:D:D:D:D:D:D:D:D:D
سلام به تمام دوستان خسته ام خوبید؟:( چه امتحان طاقت فرسایی بود:( چقدر زیاد بود اینهمه نوشتم تازه آخرش دیدم از هر سوال یه قسمتشو ننوشتمD: کلا امتحان خوبی بود B-) دکتر پورپاک و عشقه
نمی خواد بگی خودمون شنیدیم آخه نمیدونم چرا ولی استاد همش داشت تو چشم من نگاه می کرد نمی ذاشت جواب سوالاشو بنویسیم من مظلوم هم همش باید کله تکون می دادم خودتون که می دونید :D:D:D:D:D
تازه دقت کردی چند بار پشت سر هم میگه بفه بفه بفه.. :)) هم وقتی سوال داریم هم وقتی از در میاد تو بعد از خب سلام میگه بفه بفه....:)) خیلی باحاله :* لپشو گازگاز....
استادو فرض کن هفت هشت تا پوشه زیر بغل راستشه کیفش دست چپش جلو واحد خواهرانه مام جلو بلوک ۱۵ داریم می بینیمش استاد هم به سرعت داره راه میاد ولی دقیقا ۲۰ دقیقه دیگه به ما میرسه حالا برو حالشو ببر
دیگه دیگه تازه ندیدی پوری جون بم زنگ می زنه حالمو می پرسه تازه منم باش میس بازی می کنم بعضی وقتا هم اس ام اس بازی می کنیم (ولی یه طرفه) دلت بسوووووووووووووووزه
چه علی خواجه چه خواجه علی سه چهار تا خنثی داشتن رفتو آمد می کردن ما داشتیم اونارو دید می زدیم یهو چشمون به دکی افتاد و الا که زبونتو گاز بگیر از سقف برو بالا
لطفا یه نگاه به حرف زدن و راه رفتن خودتون بندازین. بعد در مورد عزیز دل من صحبت کنید. زیبای من هیچ مشکلی نداره تازه همیشه بعد از کلاس راه رفتنش رو به نظاره می نشینم. و .....قربون صدقش میرم. قربون اون موهای پر پشتت بره ه ه ه.نااااازززززی ی ی (با نازی نبودماا)
خب اول خودم شروع میکنم:
دیروز که خیلی افتضاح بود
اصلا با اون چیزی که سر کلاس درس داده بود زمین تا آسمون فرق داشت
دیروز به این نتیجه رسیدم که رمزی خیلی عقده ای تشریف داره
X-(
مالک وبلاگ دستور فرمودناین جا نظر بدیم D:
نظـــــــــــــــــــــــــــر نظـــــــــــــــــــــــــر نظـــــــــــــــــــــر
وای هیچ وقت یادم نمی ره اون صحنه ای رو که استاد با کمال خونسردی خودکارمو ازم گرفت و یک خط ناقابلی رو در ورقه سوالم کشید و سوال 6 رااصلاح کرد،
همون لحظه بود که انگار یه نفر نه همون استاد با یک دشنه تیز ضربه ای سخت و ناجوانمردانه بر قلب خسته ی من فرو کرد!
واااااااااای :((
آخه من اون سوال رو حل کرده بودم تموم شده بود:(
آره بی...!
انقدر پشیمونم که از فرصت ردیف اولی بودنم استفاده نکردم و یک پا پله ی مَشت استاد رو مهمون نکردم تا با دماغ بره تو در!!
پسره ی ...! آخه ....!! ..... بییییییییب بییییییییییییییب!
آهای در مورد جناب استاد محترم آقای رمزی درست صحبت کنید اتفاقا خیلی هم خوب بود امتحانش آخه یهو به من گفت برم امتحان بدم منم دادم امتحانو خیلی هم خوب بود مخصوصا اون سوال که عوض کردش که خیلی باحال بود آخه من تا اون موقع هیچ مداری رو تحلیل نکرده بودم ولی خوب چون خیلی ساده بود نشستم خوندم و تحلیل کردمش شمارنده هاش هم که دیگه هیچی از آب خوردن هم ساده تر بود ولی حیف که من ماکس نخونده بودم وگرنه اون رو هم حل می کردم
به قول شهرام صولتی: نازنین بد جوری من خاطرخواتم حالیته حالیته؟!!
فعلا نظرم همینه D:
اتفاقا ماکسش هم مثل بقیه ی سوال ها خیلی ساده بود، نخونده هم می شد حلش کرد.
من با کله تو برگه رفته بودم اصلا حواسم نبود به جایی یهو دیدم پام یه جوری داره میشه
بعدش اون صحنه ای رو که استاد به چه سختی ای داشت برگه رو از روی پام برمیداشت که سوال رو درست کنه یادم نمیره
:دی:دی:دی:دی
قلبم ریخت
ولی باز نمیدونم چرا نشد حلش کنم
ولی کلا بد نبود امتحانش
فقط خدا کنه پاس کنیم امتحانش رو
جوجه رو آخر پاییز میشمرن
حاج عمو کجایی؟
نکنه تو هم میفتی رفتی بیفتی؟
ِِِD:D:D:D:D:
حاج عمو کجاااااااااااااااااااییییییییییییییییییی؟؟؟
چقده بی وفایییییییییییییییییییییییییییییی:((
همه رفتن کسی دور و برم نیست :((
اینم هستش
راست میگه عصبی جان
من که مثل شما بیکار نیستم من امتحان انقلاب دارم رفته بودم بخونم ولی در جواب حاج خانوم من همین دوروبرم تو نیستی خیسی خوردی به پیسی
به آقایون خانما تسلیت میگم از استاد رمزی با اون سوالای خیلی ساده تقدیر و تشکر به عمل میارم
من که گفتم من خدای کانترم(هم بازی هم امتحان) سه تا آخرو زدم تو گوشش
من متعجبم وقتی استاد اومد که سوالو درست کنه ترسیدید آخه من با کمال شوق خودکارمو دادم دست استاد
اولا توهین نکنید
ما بیکار نیستیم
ما هم درس می خونیم هرازچندگاهی یه نگاهی به این وبلاگ هم میکنیم و یه نظری میدیم
بعدم شما که انقلاب برداشتی بیکاری
آخه انقلابم شد درس
دوما من هم با عصبی موافقم
جوجه رو آخر پاییز میشمرن(برای آشنا و حاج عمو که خیلی انگار خوب دادن)
حتما بعد از مشخص شدن نمرات هم به این وبلاگ سر بزنید
خوشحال میشیم
مییییییییییییییییییییدونم
اون استادی که انقلاب ارائه کرده اگه تربیت بدنی ارائه میکرد باش میگرفتم
اصلا قصد توهین نبود آخه شما به وبلاگ نگاه می کنید هرچند از گاهی یه ورقی به جزوه هاتون می زنید
البته شما استاد ما هستید
:D:D:D:D:D:D:D:D:D:D
آخجووووون حاجی به من تسلیت نگفت
D:D:D:D:D:D:
بی مزه!
جانا سخن از زبان ما می گووییییییی
آی گفتی سیمااا! D:
بعضی ها هنوز امتحان آمار نشده تو فکر آمارن!
به قول استاد گرانقدر، درسته بچه ها؟!!
سیما جون راست میگه
دوتاتون بی مزه اید:-/
D:D:D:D:D:
می بینم همه طبع شعر گرفتن منم شاعرما؟؟؟
سلام به تمام دوستان خسته ام
خوبید؟:(
چه امتحان طاقت فرسایی بود:(
چقدر زیاد بود اینهمه نوشتم تازه آخرش دیدم از هر سوال یه قسمتشو ننوشتمD:
کلا امتحان خوبی بود B-)
دکتر پورپاک و عشقه
عشق دکی ولی کلا خیلی بده که آدم سر جلسه امتحان استادش باش بیاد دردو دل کنه ۱۰ دقیقه وقتمو گرفت
چه جالب
دقیقا وقت منم همین طوری گرفت:(
۱۰ فکرکنم بیشتر با من درد ودل کرد
حیف که دارم میرم ناهار وگرنه براتون میگفتم چیا گفتD:
نمی خواد بگی خودمون شنیدیم آخه نمیدونم چرا ولی استاد همش داشت تو چشم من نگاه می کرد نمی ذاشت جواب سوالاشو بنویسیم من مظلوم هم همش باید کله تکون می دادم
خودتون که می دونید
:D:D:D:D:D
تو کجا بودی که بشنوی حاجی جون؟؟!!!
نکنه شما هم خنثایی؟؟
آره اونو (کله تکون دادن)که خوب میدونم تخصص خودمهD:D:D:D:
نه عزیز برادر خنثی تون پیش ما بوده
مگه استاد دکی فقط مال شماست؟؟؟؟ مام دل داریم
حالا اگه سوالی داری بفه.
سوال قبلیمو خیلی قشنگ جواب دادی که دوباره بپرسم
بچه ه ه ه ه ...
حالا از کجا میدونی اون خنثی خودتون برادر ماست شاید خواهر بودD:
خواهشن به جنسیت من دوباره گیر ندین
plz
تازه دقت کردی چند بار پشت سر هم میگه بفه بفه بفه.. :))
هم وقتی سوال داریم هم وقتی از در میاد تو بعد از خب سلام میگه بفه بفه....:))
خیلی باحاله :*
لپشو گازگاز....
تازه بلد نیستی راه رفتنشو نشون بدی
دیگه نبینم در مورد پورپاک من صحبت کنیدx-(
خیلیم نازه
جدی؟! شما بلدی؟! بیا یه بار اداشو در بیار دور هم بخندیم....
....جون ما که چیزی نگفتیم :(
بازم لپشو گاز گاز... D:
شما؟؟؟
همینه که پوری اینقدر جوون مونده دیگه
تازه الووووووووووووووو معشوقه ی منو ندزد فهمیدی؟؟؟؟؟؟
x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)x-)
ok?
آرزو به دلم موند تو یه بار شکلکها رو درست بزنی!
استادو فرض کن هفت هشت تا پوشه زیر بغل راستشه کیفش دست چپش جلو واحد خواهرانه مام جلو بلوک ۱۵ داریم می بینیمش استاد هم به سرعت داره راه میاد ولی دقیقا ۲۰ دقیقه دیگه به ما میرسه حالا برو حالشو ببر
کجا بیچاره جوون مونده فقط۶۲سالشه
چقدر شکسته شده:(
شما کی باشید آشنا ؟؟؟
به جا نمیارم
چه رقیبی بودی که تا حالا ازت خبری نبود;)
دیگه دیگه
تازه ندیدی پوری جون بم زنگ می زنه حالمو می پرسه تازه منم باش میس بازی می کنم بعضی وقتا هم اس ام اس بازی می کنیم (ولی یه طرفه) دلت بسوووووووووووووووزه
ببین منم همون رازی رو دارم که سیما داشت... می دونی که منظورم دوزاری و ایناست D:
من هم خیلی پوری رو دوست دارم، رقیب جدید ثبت نام می کنید؟!!!
منم شهادت می دم با استاد دکی میسبازی میکنه اخه اونسری اومده بود می گفت یکی زنگ می زنه قطع می کنه ماکه نمی دونستیم کیه!:D:D:D:D:D:D
ببخشید حاجی شما داشتی واحد خواهران رو دید میزدی یا پورپاک و ؟؟D:D:
الان تو با کی هستی؟؟؟؟؟
نه خیرم رقیب نمی پذیریم
بیچاره دکتر از دست شما ها چی میکشه
من که روزی 5 دقیقه کم کم باهاش صحبت میکنمD:
با حاج عمو بودم، طرز راه رفتن پوری رو نگرفتم :-|
یکی بیاد حضوری اجرا کنه D:
مهم یاره که دلش واسه من بی قراره!
چه علی خواجه چه خواجه علی
سه چهار تا خنثی داشتن رفتو آمد می کردن ما داشتیم اونارو دید می زدیم یهو چشمون به دکی افتاد و الا که زبونتو گاز بگیر از سقف برو بالا
آهاااااااااای ی ی ی ی ی
خا نمها و آقایون
لطفا یه نگاه به حرف زدن و راه رفتن خودتون بندازین.
بعد در مورد عزیز دل من صحبت کنید.
زیبای من هیچ مشکلی نداره
تازه همیشه بعد از کلاس راه رفتنش رو به نظاره می نشینم.
و .....قربون صدقش میرم.
قربون اون موهای پر پشتت بره ه ه ه.نااااازززززی ی ی
(با نازی نبودماا)
من بازیم خیلی خوب نیست دوم از این پاهامو دوست دارم آخه چندتا از بچه ها که چند وقت پیش اومده بودن اونور رفته بودن رو مین زد نفر
وای عزیزم البته همه می دونن من هیچ مشکلی ندارم ولی باز مرسی که یادآوری کردی :*:*:*
:))
ضد نفر ؟!
با f-16 ات بیا خب! راه نداره؟؟
ولی خداروشکر پوری جون فقط به من زنگ میزنه حال و احوال میکنه شماهارو دوست نداره
هیییر هییییر هییییر (می خندییییییییییییییییییییییییم)
آخخخخیییییییی
تو بیا
شاید عصای رفیقمو نو واست قرض گرفتیم.
مطمئن باش بی پا نمی زاریمت.
دست خالی بر نمی گردی!!!
هواپیما من که رفت تو کوووه یادت نیست ؟؟؟؟؟
قراره با پیکان نقربر ۵۷ قرمز کوجه ای قالباق خورشیدیه بیام
ببینم چی میشه ببینم خدا چی میخواد