ممنون سیمای عزیز و فعال خودم چیز خوبیه واسه بیدار کردن بقیه دوستاتون از خواب شاید اینجا نظر دادن جای دیگه که نظری نمیدن اولیش خودم: استاد کائنات که این کارخانه ساخت مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت:)
ما دوتا
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:06 ب.ظ
تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام!
می گویمش ‚ آنقدر تنهایم که بی تردید می دانم حال مرا جز شاعری مانند من تنها نمی داند می گویم و می بینمش او نیز با آن ظاهر غمگین آن گونه می خندد که گویی هیچ از این غمها نمی داند "محمدعلی بهمنی"
در دیده به جای خواب آبست مرا زیرا که به دیدنش شتابست مرا!
intelligent
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:11 ب.ظ
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است "محمدعلی بهمنی"
ما دوتا
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:12 ب.ظ
تو نیکو روش باش تا بد سگال نیابد به نقض تو گفتن مجال!
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ عشقـبازان چـنین مستحـق هجرانند حافظ
ما دوتا
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:14 ب.ظ
در صورت اگر ز من نهانی از راه صفت درون جانی
گر نقش تو از میانه برخاست اندوه تو جاودانه برجاست
intelligent
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:15 ب.ظ
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب "محمدعلی بهمنی"
ما دوتا
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:15 ب.ظ
به جای قلبت انگار ناو داری که این قد جا برای لاو داری! یه دل داری ۵۰ - ۴۰ دلبر عزیزم این دله یا گاوداری؟! مهدی استاد احمد
ممنون سیمای عزیز و فعال خودم
چیز خوبیه
واسه بیدار کردن بقیه دوستاتون از خواب
شاید اینجا نظر دادن
جای دیگه که نظری نمیدن
اولیش خودم:
استاد کائنات که این کارخانه ساخت
مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت:)
تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام!
می گویمش ‚ آنقدر تنهایم که بی تردید می دانم
حال مرا جز شاعری مانند من تنها نمی داند
می گویم و می بینمش او نیز با آن ظاهر غمگین
آن گونه می خندد که گویی هیچ از این غمها نمی داند
"محمدعلی بهمنی"
در دیده به جای خواب آبست مرا
زیرا که به دیدنش شتابست مرا!
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
"محمدعلی بهمنی"
تو نیکو روش باش تا بد سگال
نیابد به نقض تو گفتن مجال!
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقـبازان چـنین مستحـق هجرانند
حافظ
در صورت اگر ز من نهانی
از راه صفت درون جانی
گر نقش تو از میانه برخاست
اندوه تو جاودانه برجاست
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
"محمدعلی بهمنی"
به جای قلبت انگار ناو داری
که این قد جا برای لاو داری!
یه دل داری ۵۰ - ۴۰ دلبر
عزیزم این دله یا گاوداری؟!
مهدی استاد احمد
یوسف رویی، کزو فغان کرد دلم
چون دست زنان مصریان کرد دلم !!!
محبت را زماهی باید آموخت
ز آبش گر جدا سازی بمیرد
مامانم اینا
دل هوس سبزه و صحرا ندارد
میل به گل دشت و تماشا ندارد
دلبرم در مذهب ما بی وفایی کار نیست
شمع اگر عاشق نباشد تا سحر بیدار نیست
مامانم اینا شعره
اولشم که د نداشت عزیزم
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
حافظ
ترسم که همچو طبع تو سوداییم کند
این طره ای که زیب بر و دوش می کنی
نادر نادرپور
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
دودورو دودو مامانم اینا
دودورو دودو مامانم اینا
اینم شعره ما دوتا که از خودمون در وکردیم
ایا مدهوش جام خواب غفلت
فکنده رخت در گرداب غفلت
از این خواب پریشان سر بر آور
سری در جمع بیداران درآور
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
رواق منظر چشمم آشیانه ی توست
کرم نما و فرود آی که خانه خانه توست
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است*****همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است****وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
حافظ
رفتی و بی تو دلم پره درده
پاییز قلبم ساکت و سرده ...
مرجانِ خودم!
توانا بود مرد را راستی()
ز سستی کژی آیدو کاستی
وای ببخشید من ندیده بودم
یارم طریق سرکشی از سر گرفت و رفت
یکباره دل ز بی دل خود بر گرفت و رفت
رو دروبال کرد مرا اختر مراد
کان مه پی رقیب بد اختر گرفت و رفت
نوکرتم
مخلصیم حاج عمو
ببخشید وسط مشاعره تون(!) مزاحم می شم نازنین جان این به دردت می خوره اینجا:
http://www.cbox.ws/getone.php
البته فکر کنم ( امیدوارم) موفق باشید
fileden.com
4share.com
persiangig.ir
box.net
my.opera.com
upload.iranblog.com
اینا شناخته شدن بهتر کار می کنن
تو مو بینی و من پیچش مو
تو ابرو من اشارت های ابرو
وای اگر خمینی حکم جهادم دهد
میشه ما با "ه" بگیم؟؟
هر جا آشهههههه
کچله فراشهههههه
دل می رود ز دستم
صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان
خواهد شد آشکارا!!
ای ساربان آهسته ران که آرام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود
(خواستید لینک دانلودش رو هم می دم بتون)
دیونه دیونه
دیونه شو دیونه
امشب، همه اشکم، همه رشکم، همه دردم
کو بوسهء گرمی، که بجوید دل ِ سردم؟
غزل ِ وسوسه از فریدون توللی
شیراز
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتاده ای بگیری مردیخ(به تو ربطی نداره کارش دارم)
(آقا دمت 11 متر)
خمینی ای امام خمینی امام خمینی ای امام خمینی امام
ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف
خواهرم حجاب تیغ شماست
تیغ خود را ز کف میاندازید
مرسی نمی دونستم!!
فدای رهبر جانم!!
ملوانان خلبانان ای امید مردم ایران
ن گر لحظه ی دیدار میسر شود
دست پدر شهید را می بویم!!!!
دمت ۱۲ متر
می فروشی گفت کالایم می است
رونق بازار من ساز و نی است
من خمینی دوست می دارم که او
هم خم است و هم می است و هم نی است
نازی کوشی چرا فقط به من گیر میدادی؟؟؟؟
این متن اخبار جدی تر بود
تیمار غم تو با که گویم؟
ای غم خور من کجات جویم؟
ما را نظری به غیر الله مباد
بر درگه عشق غیر از این راه مباد
هر چند که دست ما به جز آه مباد
از دامن اهل بیت کوتاه مباد!
تامل کنان در خطا و صواب
به از ژآژ خوایان حاضر جواب
"نازی کوشی چرا فقط به من گیر میدادی؟؟؟؟
این متن اخبار جدی تر بود"
ها؟
من متوجه نشدم
به کی باید گیر میدادم که ندادم؟
برو برو برو برو
برو دیگه نگام نکن
عاشقونه صدام نکن
برو دیگه نمی خوامت مگه زورههههههههه
برو دیگه نمی خوامت مگه زوره؟!؟!؟!؟