سوتی های دانشگاه قم

محیطی پراز نشاط برای بچه های علوم کامپیوتر

سوتی های دانشگاه قم

محیطی پراز نشاط برای بچه های علوم کامپیوتر

تو این دانشگاه هم سیخ سوخته هم کباب !!؟

 

سلام 

از مدیر وبلاگ ممنون که اجازه داد من این مطلب رو بذارم تو وبلاگشون 

نمی دونم از کجا شروع کنم 

از همون اول اولش : از سردر  

بعضی وقتها که خودتو قاطی جمعیتی میکینی که از جلوی دانشگاه عبور می کنند این زمزمه و پچ پچ رو می شنوی که : خوش به حال اون جوونایی که تو دانشگاه قم ، دانشگاه به این بزرگی درس می خونند. خوش به حال پدر و مادراشون که فرزنداشون دانشگاه دولتی قبول شدن. 

از سر در که میای تو : دانشجو بازیا شروع میشه 

یه ربع منتظر مینی بوس یا سواری یا هر ... دیگه ای هستی تا به غذات برسی 

بی خیال میشی 

پیاده میای - میای و میای تا می رسی به نصف راه  

ماشینه میاد - وای نمی ایسته - هرچی فحش و بدو بیراهه میدی به زمین و آسمون 

بی خیال 

اگه بخوام همه مشکلات دانشگاه رو همینجوری بنویسم هم جوهر کامپیوترم تموم میشه هم اکانتم یه ساعتم 

تو دانشگاه سه گروه هستن از نظر من: 

1 - مسئولین   2 - دانشجویان    3- شورای صنفی دانشحویان 

با بقیه شون ( انجمن علمی - بسیج - انجمن اهی مستقل یا نسل نو و ووووو )کار نداریم 

از یه طرف مسئولین( از وزارت گرفته تا ریاست  و تا معاونت و تا .... ) ادعاشون میشه و به این موضوع افتخار می کنن که : آری ما یه دانشگاه اسلامی داریم که هم دانشجوی پسر داره و هم دانشجوی دختر . واین دو قشر بدون اینکه هیچ ارتباط خاصی با هم داشته باشن دارن درسهاشونو می خونن و هر ساله چقدر قبوای ارشد داریم  و فلان و  فلان 

و جقدر به خودشون می بالند که ما داریم اسلام رو ترویج می کنیم و این کارو میخواهیم در دانشگاههای دیگر هم انجام دهیم  

ولی وقتی میایم به دانشگاه بدون در نظر گرفتن دانشجویان و فقط از نظر امکانات نگاه می کنیم می بینیم : چیزی نمی بینیم چون تقریبا هیچ امکانات خاصی نداره 

نه دانشکده های دانشگاهی 

نه سلف ساختمان مرکزی درست حسابی 

نه آزمایشگاهی 

نه سایتی ( سایتی که در حد یک دانشگاه دولتی - اونهم نه هر دولتی - این دانشگاه داره اسم دانشگاه دولتی رو یدک می کشه که بزرگترین دانشگاه استانه - وارد این که تو چه استانی هست و حتی باید خیلی بهتر از دانشگاههای استانه های دیگه باشه نمی شویم) حالا سرعت سایت و تعداد دستگاهها و محدودیت زمانی اش بماند

نه کتابهایی در حد بزرگترین کتابخانه خاور میانه 

نه غذاهایی ( از نظر کیفیت و کمیت ) 

نه امکانات رفاهی و خدماتی  درست حسابی ( بلیط استخری - بلیط سینمایی - گروه تئاتر - مراسم فارغ التحصیلی - مسابقات و کلاسهای علمی و عملی  و ......)  

پس این همه بودجه کجا میره - این همه پولی که تو سفر رهبرمون به قم به دانشگاه دادند کو؟ 

شاید تو سالهای بعدی ببینیمش؟ اگر دیدید ما (که دارم میریم) سلام مارا بهش برسانید

 بس کنیم دیگه با گفتن چیزی درست نمیشه 

حالا نوبت شورای صنفی که جواب پس بده 

جناب شورا شما واسه دانشجوها چیکار کردید؟ 

حتما میخواید بگید ما وایرلس آوردیم و نانوایی و .... 

اینا چیه - برید بگید دانشگاه ما مرده ، دانشجوهاش روحیه ندارن حتی واسه کارهای عادی 

تو دانشگاه باید نشاط باشه 

شورا :  گفتم ولی نمیشه - هزار بار به مسئولین گفتم   

میدونید مشکل ما چیه؟ مشکل ما اینه که نمک گندیده  

من خودم شنیدم ( از یکی از اعضای شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران که اینجا ارشد قبول شده) که این شورای صنفی دانشگاه تهران 15 میلیون تو جشن هفته خوابگاهها خرج کردن - همه هزینه هاشم پرداخت شده 

بله قبول دارم . اینجا دانشگاه تهران نیست . دانشگاه تهران کجا دانشگاه ما کجا 

نمیگیم مثل اون باشه - لااقل یک دهم اون که میتونه باشه ( کم نداریم رتبه های درخشان که دارن تو این دانشاه پرپر میشن) 

نه - یک بیستم ؟ اینم نه  

کجا بودیم: نمک گندیده وای وای 

نمک منظورم شورای صنفی دانشجویانه  

چرا این شورا کار نمیکنه - چرا ؟  

شورا : کار میکنه ، ولی ، ولی نه همشون - ایراد هم همینجاست . با یک دست فقط میشه یک هندونه را برداشت . وقتی اعضا دست به دست هم بدن ، دانشگاه خودشونو می تونند آباد کنند ولی وقتی وضعیت اینه میگید من چیکارکنم؟ 

شورا: اصلا میدونی چیه تقصیر خود دانشجوهاست. چرا وقتی دارن رای میدند چشاشونو باز نمی کنند و به یک شخصی درست درمون رای نمیدند. به یک آدم بدون وجدان کاری رای میدن بعد آخرشم میشه این - هم سیخ میسوزه هم کباب    

حرف واسه گفتن خیلی زیاده خیلـــــــــــــــــــــــــــــی 

ولی افسوس که کار با حرف زدن به جایی نمیرسه 

ولی ....................

جوهر کامپیوترم کم کم داره تموم میشه و به دنبال اون وقت اینترنت یه روزم 

مراد ما نصیحت بود و گفتیم    حوالت با خدا کردیم و رفتیم 

به امید اون روزی که دانشگاهمون واقعا اسلامی بشه و فقط ادعای اسلامی بودن نکنه 

چون هم آبروی .... میره هم آبروی ....  

 

نظرات 25 + ارسال نظر
msn یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ب.ظ

سلام
اوه بابا چه خبره
چرا اینقدر طولانی
من فقط دو خط اول رو خوندم
چون طولانی بود از ادامش صرفه نظر کردم

نازنین یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:58 ب.ظ

نه من تا آخرش خوندم!
خوب بود
مرسی

سعدی قرن 21 یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:44 ب.ظ http://adabiatpersian.blogfa.com/


موضوع از خودت
یه عکس رو قبل از فتوشاپ و بعد از فتوشاپ بهم نشون بده
ولی قبول کن فتوشاپهام حرف نداشتن
داشتن؟
لین فقط یه چشمست
البته میدونم سخته یه علوم کامپیوتری به یه ادبیاتی رو به خاطر اینکه بیشتر ازش فتوشاپ میدونه احسنت بگه

شیخ القلم دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:12 ب.ظ http://fasleqom.blogfa.com

سلام
به قول مصدق : ( من اگر برخیزم

تو اگر برخیزی

همه بر می خیزند

من اگر بنشینم

تو اگر بنشینی

چه کسی برخیزد ؟)
ما نسل نوییها داریم یه کارایی میکنیم ولی تنهایی کارمون یکم مشکله و به کمکتون احتیاج داریم
به وبلاگ منم یه سری بزنید و نظر بدین
ممنون

پاپی-مدیریت دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:28 ب.ظ


سلام
چه خبره ؟
توپت خیلیل پره
همش نیمه خالی لیوانو نبین
جمعش من این حرفارو
بزا زندگی مو بکنیم
همین هم ازمون نگیرن خوبه
ما از این نصیحت ها نخایم کیو باید ببینیم
اینم شد سوتی ؟؟

سعدی قرن 21 دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:34 ب.ظ http://adabiatpersian.blogfa.com/


سلام شیخ القلم( همکلاسی محترم)
خوشمان آمد - در عصر اینترنت هم شیخ های قلم به دست پیدا می شوند
کاش امام محمد غزالی زنده بود و تورو می دید
وردست هایت اسم دارند؟
چند اسم پیشنهادی برای وردستهایت:
رکیک السلطنه
بیکار المعطله
شیخ الکلم
و ....

راستی شیخ وبلاگت یخده مطلب کم داره

zoroo سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 ق.ظ http://daneshju-efrati.mihanblog.com

بهتون تبریک میگم
بیانه شیوایی دارین .
بد جوری شورای صنفی رو کوبیدی در واقع کار منو راحت کردی .حالا وقت انتخابات درست حسابی از خجالت شون در میایم/

زکیه سادات حسینی سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:19 ب.ظ

چه ربطی داشت به کوبیدن شورای صنفی؟!!!!

هم از مسئولین گفت هم از دانشجویان هم از شوراشون!
از تمام اعضای شورا هم نگفت از اونایی گفت که بهشون به اشتباه رای دارید و الان از اونا توقع کار کردن دارید!
نگفت که عضو فعال نداره!
نگفت که کسی کار نمیکنه!
منطقی منطقی بود!
پس شما هم برداشتتون رو منطقی کنید!

مادوتا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://madota.87@gmail.com

البته برای ایجاد تغییرات همه باید دست به دست هم بدن !یکی دو نفر نمیشه!حتی 2/3 دانشگاه هم کمه همه باید همت کنن!
و از این دانشگاه جوونیشون رو طلب کنن!
تو این دانشگاه حتی حس و حال علمی هم نیست!
آیا دانشگاه فقط در درسخواندن و آوردن نمره قبولی یا معدله بالا خلاصه میشه؟!
این دانشگاه فقط به تعداد میرزا بنویس ها اضافه میکنه وگرنه تولید علم در کار نیست!
و این ناراحت کنندس!
خوب نوشته بودین
ممنونیم

باتشکر
ما دوتا

نازنین سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:23 ب.ظ

هنوز اثبات نشده بیشتر از من فتوشاپ بلدی که انتظار تحسین داری
ولی خب بد نبود به اندازه خودت خوب بودی

alishyar چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:52 ق.ظ

برو بابا!!!!!!!!!!!!!

شیخ القلم چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ب.ظ

نمی دونم چرا همه دوست دارن منو به ادبیاتیا بچسبونن...؟؟؟؟
نه خیر سعدی جان این دفعه هم اشتباه کردی بنده نه رشته ادبیات میخونم نه همکلاسی شما هستم

راستی بیانیه نسل نو رو اگر خوندید که هیچی ولی اگه نخوندید تو وبلاگم گذشتم برین بخونین(حتما)

zoroo چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:30 ب.ظ http://daneshju-efrati.mihanblog.com

سلام
دانشگاه ما دانشگاه نیست دبیرستان بزرگسالانه .اینو همه میدونن .میخوای برو بپرس!!
در همین رابطه مطب نوشتم همگی سر بزنید.
ممنون

فریاد دانشجو چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ب.ظ

لطفا از بردن اسم تو این وبلاگ خودداری کنید
چون ممکنه اونایی که اصلا ربطی به این وبلاگ ندارند ناراحت بشن
لطفا

دانشجوی قمی چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ب.ظ

سلام
این مطلب حرف دل منه
یادمه که بودم یکی از کاندیداهای شورای صنفی شعارش این بود : فریاد دانشجو
الان که نگاه می کنم می بینم نه تنها دانشجو فریاد نمی زنه بلکه جیکشم در نمیاد
راشتی من از واحد برادرانم

مانی پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ

من استاد فتوشاپم چی میخوای بگی یه عکس بدین پدرشو در بیارم

فروغ سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ

مشکل اینه که کسانی که در شورای صنفی رای اوردن خوابگاهی هایی بودن که تنها انگیزه شون ندادن پول خوابگاه بود البته نه همشون با تشکر از عضو فعال و عزیز واحدخواهران

زکیه سادات حسینی سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:13 ب.ظ

خواهش میکنم عزیزم!
انجام وظیفه می کنیم!
منظورتون با من بود دیگه؟
البته من خوابگاهی نیستم از این هدف ها نداشتم!

سعدی قرن 21 سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:23 ب.ظ http://adabiatpersian.blogfa.com/


ببخشید خانم حسینی شما از کجا فهمیدی منظورش شما بود؟
مگه اینکه خودت از خودت تشکر کرده باشی

نازنین سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:24 ب.ظ


اقای سعدی لطفا وبلاگ منو شخصی نکن

نازنین سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:26 ب.ظ

ببخشید داشت لو می رفت
از اینا







فکر کنم لو رفت

نازنین چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ب.ظ

کی با اسم من نظر داده؟
نظراتی که بدون اون عکس(دختر-پسر) باشه برای من نیست!
لطفا دقت کنید!

زکیه سادات حسینی چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:40 ب.ظ

من اینقدر بیکار نیستم بیام اینجا از خودم تشکر کنم!
فروغ از بچه های 88 خودمون هست قبلش بهم گفته بود که رفتم تو سوتی ازت تشکر کردم!

msn چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:54 ب.ظ

سلام
شماها فقط کارتون اینه که نظر منو حذف کنید
حالا بهتون ثابت شد که سوتیها شده سایت شورای صنفی
دیدید حرف حق تلخه
دوباره حذف کنید
آره زود باشید خذف کنید

تب سرد سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:53 ب.ظ

لطفا این قدر به هم نون قرض ندید توی این وبلاگ .خانم حسینی میدونی کسی که از خودش تعریف میکنه...
دوستان هم دانشگاهی من به نظر شما مرده به کی میگن؟ آیا کسی که نفس نمی کشه مرده است؟آیا کسی که نبض ندارد مرده است؟ به راستی در عصر مدرن امروزه مرده به چه کسی میگن؟ به کسی میگن مرده که روح نشاط و شادمانی رو از دست داده باشه،مرده کسی است که آزادی گفتار و بیان نداشته باشه،مرده کسی است که روح بی انگیزگی رو به اون القا کرده باشند،مرده کسی است که بادید توهین آمیز قبیله ای در محیطی به نام دانشگاه به او نگریسته شود.مرده کسی است که وقتی در محیط علمی قرار میگیرد بخاطر تحجر و افکار پوسیده ی دانشگاه دچار تضاد فرهنگی شود. آری دوستان هم دانشگاهی من درست حدس زدید دانشجوی قمی در محیط بی روح دانشگاه غم مرده است.خواهران و برادران من برخیزید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد