سوتی های دانشگاه قم

محیطی پراز نشاط برای بچه های علوم کامپیوتر

سوتی های دانشگاه قم

محیطی پراز نشاط برای بچه های علوم کامپیوتر

مار و موش درخوابگاه

چندوقت پیش چندتا ماردر خوابگاه۱ پسران پیداشداماکک مسئولان مربوطه نگزید. 

امشب بودکه بابچه ها دورهم تواتاق ذرخوابگاه ۲نشسته بودیم که یهو دیدم یه چیزی کناردراتاق تکون خورد 

دیدم موشه-----گفتم بچه ها موش که موشه رفت زیریخچال.بادرایت بچه های اتاق وبعدازدقایقی 

تعقیب وگریزدریک حرکت سریع بادمپایی موشه بخت برگشته جان به جان آفرین تسلیم کرد. 

روحش شادویادش گرامی. 

تصاویرموشه جان باخته: 

موش مرحوم  

بدون شرحی دیگر

 

امروز اینقدر این سرویس تو ترافیک ما رو معطل کرد که بچه ها خواب رو به تماشای خنده مردم ترجیح دادن!

آخه تماشا که چه عرض کنم از بس جمعیت بود تو این سرویس هرکی نگاه می کرد یه ربع می خندید

طنز

سلام دوستای گلم 

تا دانشگاه شروع بشه و ما بریم و یه سوتی پیدا کنیم گفتم یه داستان بامزه براتون بذارم و در ادامه یه چندتا عکس تا حوصله اتون سر نره! 

**************************************************************** 

حکایت وکیل زرنگ
* * * * * * *
ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ﯾﮏ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻭﮐﯿﻞ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺷﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺭﯾﺎﻝ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﮐﻤﮏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ.
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ: ﺁﻗﺎﯼ ﻭﮐﯿﻞ، ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻤﺎ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﻟﺤﻤﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻫﯿﭻ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩ‌ﺍﯾﺪ. ﻧﻤﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺧﯿﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﻭﮐﯿﻞ: ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻃﻮﻻ‌ﻧﯽ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ، ﻫﻔﺘﻪ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺁﻥ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ، ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﯽ‌ﺍﺵ ﮐﻔﺎﻑ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩ؟
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ: (ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ) ﻧﻪ، ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ.
ﻭﮐﯿﻞ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺯﻥ ﻭ ٥ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺳﺎﻝ‌ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﺮﺁﯾﺪ؟
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ: (ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ) ﻧﻪ. ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. ﭼﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ...
ﻭﮐﯿﻞ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﺘﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺳﺎﻝ‌ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﯿﻤﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺗﻨﮕﻨﺎﯼ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻫﺰﯾﻨﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺩﺭﻣﺎﻧﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼ‌ً ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ. ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ ...
ﻭﮐﯿﻞ: ﺧﻮﺏ. ﺣﺎﻻ‌ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﯾﮏ ﺭﯾﺎﻝ ﮐﻤﮏ ﻧﮑﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ، ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻢ؟ 

****************************************************************  

ادامه مطلب ...

funny picture

ستاد شاد سازی ایام فرجه دانشجوبان تقدیم می‌کند

این سری از عکس ها رو هیچ جا به صورت یکجا اونم با لینک مستقیم پیدا نمی کنید

چون همش از آرشیو شخصی خودم هست

پس حتما دانلود کنید و لذت ببرید

امتحانات خوبی رو برای همگی آرزومندم

فقر در خوابگاه پسران

این فیلم توسط یکی ازدانشجویان پسر دانشگاه قم که ساکن خوابگاه است بدون هیچگونه برنامه قبلی گرفته شده که از گوشیش ناگفته به سرقت رفته و بصورت اتفاقی بدست من رسیده  

برای همه گیر شدن این فقر دعاکنیم 

میتونید از اینجا با لینک مستقیم دانلود کنید

از زبان استاد هالو

شنیدم در زمان خسرو پرویز                  گرفتند آدمی را توی تبریز
به جرم نقض قانون اساسی                 و بعض گفتمان های سیاسی
ولی آن مرد دور اندیش، از پیش            قراری را نهاده با زن خویش
که از زندان اگر آمد زمانی                      به نام من پیامی یا نشانی
اگر خودکار آبی بود متنش                     بدان باشد درست و بی غل و غش
اگر با رنگ قرمز بود خودکار                    بدان باشد تمام از روی اجبار
تمامش از فشار بازجویی ست              سراپایش دروغ و یاوه گویی ست
گذشت و روزی آمد نامه از مرد              گرفت آن نامه را بانوی پر درد
گشود و دید با هال و مآبی                     نوشته شوهرش با خط آبی:
عزیزم، عشق من ، حالت چطور است؟   بگو بی بنده احوالت چطور است؟
اگر از ما بپرسی، خوب بشنو                  ملالی نیست غیر از دوری تو
من این جا راحتم، کیفور کیفور                بساط عیش و عشرت جور وا جور
در این جا سینما و باشگاه است            غذا، آجیل، میوه رو به راه است
کتک با چوب یا شلاق و باطوم                تماما شایعاتی هست موهوم
هرآن کس گویداین جاچوب داراست       بدان این هم دروغی شاخدار است
در این جا استرس جایی ندارد              درفش و داغ معنایی ندارد
کجا تفتیش های اعتقادی ست؟              کجا سلول های انفرادی ست؟
همه این جا رفیق و دوست هستیم          چو گردو داخل یک پوست هستیم
در این جا بازجو اصلن نداریم                  شکنجه ، اعتراف، عمرن نداریم
به جای آن اتاق فکر داریم                     روش های بدیع و بکر داریم
عزیزم، حال من خوب است این جا          گذشت عمر، مطلوب است این جا
کسی را هیچ کاری با کسی نیست          نشانی از غم و دلواپسی نیست
همه چیزش تمامن بیست این جا             فقط خود کار قرمز نیست این جا


وصیت نامه

به نام خدا
وصیت‌نامه

بدین‌وسیله اینجانب ............... استاد رشته فیزیک/شیمی/علوم کامپیوتر!!/زیست شناسی/.../........... در دانشکده (برادران)علوم/ فنی/ اقتصاد/.../(خواهران) علوم/فنی/اقتصاد/............. که در تاریخ ............ با انفجار بمب/شلیک گلوله/ سقوط ازداربست/ خفت شدن با طناب دار/ شیرجه در اسید سولفوریک/.../................. شربت شیرین شهادت را نوشیدم اعلام می دارم که:


اول: اینجانب به هیچ وجه دانشمند هسته‌ای نبوده و نیستم.

دوم: بنده به تمام مقدسات قسم می‌خورم که طرفدار آقای احمدی‌نژاد نبودم.

سوم:اینجانب رسانه ها وخبرگزاری‌های دولتی و بخصوص کفاربوس(کیهان.فارس.ایرنا.رجانیوز.بیست و سی)

را به تمام مقدسات قسم می‌دهم که از بنده "دانشمند متعهد" نسازند چون اگر آنها بگویند ماست سفید است،برخی از مردم مطمئن می شوند سیاه است.

چهار: من هیچ نسبتی با آقای جواد لاریجانی، آقای حداد عادل، آقای دانشجو و امثال اینها ندارم و خواهش می‌کنم برای شرکت در تشییع جناره من به خودشان و سایرین زحمت ندهند.

پنج: این حقیر به تمام برادران نظامی و انتظامی اعم از لباس شخصی و لباس رسمی، التماس می‌کنم از شرکت در تشییع جنازه اینجانب خودداری نموده و کار گریه انداختن مشایعت کنندگان را به مداحان و روضه‌خوانان بسپارند.

امیدوارم با درنظر گرفتن موارد فوق از لرزیدن پیکر اینجانب در تابوت و گور جلوگیری به عمل آید، البته اگر چیزی از پیکر اینجانب باقی مانده باشد.

طنز خنده دار : خانواده مفید!!!

اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟

اگه پسرا نبودن به کی می گفتن اوا خواهر ؟

اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه ؟

اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد ؟

اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟

اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟

اگه پسرا نبودن کی خالی می بست ؟

اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟

اگه پسرا نبودن کی چرت وپرت می گفت ؟

اگه پسرا نبودن کی زورگویی می کرد ؟

اگه پسرا نبودن کی مغنی می شد ؟

اگه پسرا نبودن کی کرم می ریخت ؟

اگه پسرا نبودن کی ابروهاشو بر می داشت ؟

اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟

اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟

اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟

اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟

ادامه مطلب ...

لطیفه

میخوایم تا یه چند تا سوتی در دانشگاه قم رخ بده با هم لطیفه بگیم تا دور هم بخندیم: 

 

فلسفه و ریاضی: 

از سقراط می پرسن: فرق فلاسفه و ریاضیدانها چیه؟
میگه: ریاضی دانها هر مسئله ای رو سعی میکنن با کمک ریاضی حل کنن ولی
فلاسفه چیزهای حل شده رو هم با کمک فلسفه به مسئله تبدیل می کنن!!

  

پدرومامان و دختر: 

پدری به دخترش میگه: دخترم راجع به پیشنهاد ازدواجی که بهت داده اند خوب فکرهایت رو بکن.
دختر گریه کنان میگه: ولی من می خواهم پیش مامانم باشم.
پدر: خوب، اونم با خودت ببر عزیزم 

 

ولخرجی: 

اصفهانیه به رفیقش میگه: هیشکی به ولخرجتری زن من نیست! همیشه اِز من پول میخواد!
رفیقش: با اینهمه پول چه کار میکنه؟
اصفهانیه: مطمئنم کاری نمی کنه! ... آخه هیچوقت بهش نمیدم! 

  

دعا:

بچه اولی: پدر تو هم بهت یاد داده قبل از غذا دعا بخونی؟
بچه دومی: نه، آخه مادرم خوب غذا درست می کنه!