سلام دوستای گلم
تا دانشگاه شروع بشه و ما بریم و یه سوتی پیدا کنیم گفتم یه داستان بامزه براتون بذارم و در ادامه یه چندتا عکس تا حوصله اتون سر نره!
****************************************************************
حکایت وکیل زرنگ
* * * * * * *
ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ﯾﮏ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻭﮐﯿﻞ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺷﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺭﯾﺎﻝ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﮐﻤﮏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ.
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ: ﺁﻗﺎﯼ ﻭﮐﯿﻞ، ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻤﺎ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﻟﺤﻤﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻫﯿﭻ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯾﺪ. ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺧﯿﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﻭﮐﯿﻞ: ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ، ﻫﻔﺘﻪ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺁﻥ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ، ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﯽﺍﺵ ﮐﻔﺎﻑ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩ؟
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ: (ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ) ﻧﻪ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ.
ﻭﮐﯿﻞ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺯﻥ ﻭ ٥ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺳﺎﻝﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﺮﺁﯾﺪ؟
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ: (ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ) ﻧﻪ. ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. ﭼﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ...
ﻭﮐﯿﻞ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﺘﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺳﺎﻝﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﯿﻤﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺗﻨﮕﻨﺎﯼ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﺩﺭﻣﺎﻧﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼً ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ. ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ ...
ﻭﮐﯿﻞ: ﺧﻮﺏ. ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﯾﮏ ﺭﯾﺎﻝ ﮐﻤﮏ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻡ، ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻢ؟
****************************************************************
خودکشی به روش های نوین:
آخه دزد بدبخت این ماشینو میخواد چیکار که انیقدر غل و زنجیرش کردن؟
باحال بود!
مخصوصا اون ژیان
مرسی
سلام
سالی که نکوست از بهارش پیداست
بهارتون که خوبه ببینیم در آینده چه میکنید
salam weblog khoshjelly darid . hkhosh hal mishim be ma ham ye sary bezanid
بهار؟
الان مگه تابستون نیست؟ تازه داره پاییز میشه
منظورتون شروع کاره؟
خلاصه مرسی دیگه
هستی جان از شما هم ممنونم
سلام من ورودی جدیدم تاقبل از اینکه این وبلاگو ببینم خیلی از قبولیم راضی بودم ولی الان یه کم ترسیدم واقعا دانشگاه قم اینجوریه ؟؟؟؟؟
خدایا خدایا!
ما شدیم مسبب نگرانی جوونه مردم!
استغفرالله!
خدامنو ببخشه!
این وبلاگ فقط جنبه تفریحی داره دوست من!
هردانشگاهی مشلات خاص خودش رو داره که اگه یکی مثل من از اونا وبلاگ درست نکنه پنهان می مونه!
دانشگاه ما خیلیم خوبه!
با یه سری مشکلاتش باید کنار اومد مثل همه دانشجوآ تو همه دانشگاه های ایران!(البته بگم یه سری اتفاقاتم میفته که باید اعتراض کرد نه سکوت)(اگه پیش اومد)
مبارک باشه عزیزم!
سلام نازی جون
خیلی حال کردم با وبلاگت.....آخرشی به خداااااااااا
دلم انقدر از این دانشگاهه کوفتی پر بود که حد و حساب نداره....داشتم میرفتم پورتال دانشجویی رو باز کنم که با وبلاگت آشنا شدم.....
بابا جرات!!!
اگه خواستی منم یه عالمه عکس از یونی و در و دیوارای یادگاری نوشته اش و چند تا از مسئولینی که تو همایش خواب بودن دارم....برات به ایمیلت بفرستم
از آشنایی با شما خیلی خوشحالم
من حقوق ترم 3 دانشگاه غم درس میخونم.....
بهم نگو بیسواد....بلدم قم بنویسم ولی از غم هم میشه فهمید که : قم با غم و غم به قم قرین است
بیچاره کسی که قم نشین است
سلام عزیزم
قربونت برم!لطف داری شما!
شعرتم خیلی باحال بود!
دمت گرم!
اون عکس ها هم خوشحال میشم برام بفرستی
این آدرس ایمیلم:
nazanin_eli_68@yahoo.com
سلام
عالی تشریفین
مطمئنم اگه شرایط جور باشه دیگه اجازه نمیدن برادر قمی به وبلاگ خواهر قمی سر بزنه.
خودکشیا باحال بود مخصوصا اولیه
خیلی باحال بود
دمت گرم
فک کنم اگه تو دانشجوی دانشگاه قم نبودی کسی حتی یه لبخند هم نمیزد