نازنین
سهشنبه 20 بهمنماه سال 1388 ساعت 09:23 ق.ظ
dehaaaaaaaa!!
من همان شبان ِ عاشقم سینه چاک و ساکت و غریب بی تکلّف و رها در خراب ِ دشتهای دور ساده و صبور یک سبد ستاره چیده ام برای تو یک سبد ستاره کوزه ای پُر آب دسته ای گل از نگاه ِ آفتاب یک رَدا برای شانه های مهربان تو! در شبان ِ سرد چارُقی برای گامهای پُر توان ِ تو در هجوم درد... من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان وای از این عتاب! آه....
intelligent
سهشنبه 20 بهمنماه سال 1388 ساعت 09:24 ق.ظ
هر شامگه در خانه ای ، چابکتر از پروانه ای رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم!!!!
دیگه اینم از غیرت مسئولین که ما باید هر روز اینجوری غذا بخوریم هروقت رفتیم سلف گفتن غذا تموم شده وایسید تا از واحد برادران بیارن امروز که دیگه اونم نبود گفتن بیاید اینم تن ماهی,بخورید!!! تازه ترشی هم زیاد میریزم دخترای گلم ترشیش خوشمزست
داری با خودت مشورت می کنی که آخرش علامت سوال گذاشتی؟!!
ها؟
نازنین
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1388 ساعت 09:00 ق.ظ
با و بدم؟ وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود هی کار دست من بدهد چشم های تو هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود
حاج عمو
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1388 ساعت 10:44 ق.ظ
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یا حریف شیر رفیق سفر نکرد حافظ
[ بدون نام ]
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1388 ساعت 10:51 ق.ظ
یاد حریف.....
نازنین
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1388 ساعت 01:43 ب.ظ
درد عشق است به غیر تو دوایی نبود جز گل روی تو امید به جایی نبود امام خمینی
نازنین
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1388 ساعت 02:20 ب.ظ
غم مخور ایام هجران رو به پایان میرود این خماری از سرمامی گساران میرود پرده را از روی ماه خویش بالا میزند غمزه را سرمیدهد غم از دل وجان میرود بلبل اندرشاخسار گل هویدا میشود زاغ با صدشرمساری از گلستان میرود محفل از نور رخ او نورافشان میشود هرچه غیر از ذکر یار از یاد رندان میرود ابرها از نور خورشید رخش پنهان شوند پرده از رخسار آن سرو خرامان میرود وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش میرسد ایام هجران میرود
این شعر ۱۰ساعت مانده به پیوستن روح مقدس حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی توسط جلیل رسولی در دیوان امام تحریر شد. والان به دست من در اینجا نوشته شد
dehaaaaaaaa!!
من همان شبان ِ عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بی تکلّف و رها
در خراب ِ دشتهای دور
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیده ام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پُر آب
دسته ای گل از نگاه ِ آفتاب
یک رَدا برای شانه های مهربان تو!
در شبان ِ سرد
چارُقی برای گامهای پُر توان ِ تو
در هجوم درد...
من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان
وای از این عتاب! آه....
هر شامگه در خانه ای ، چابکتر از پروانه ای
رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم!!!!
مقیم بر سر راهش نشسته ام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار باز آید
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود
عزیزم باید با د میگفتی
تازه اسم هم که نداری قبول نیست جونم
د...وای نازی جون چه کردی
همه رو دیوونه کردی یییییییییی
آره دیگه...
چت رومش منو کشته
چه رنگ قشنگی، لذت بردم!
وای دوستان چرا خجالت میدید
قابل شما دوستای گلمو نداشت
وای طلا جون چقدر آش خوشمزه بود
دست مامانت درد نکنه
روضه هم قبول باشه
اینم آش امروز ما که شد همون ناهار ما:
[:http://tehranpic.net/images/3f6gozm4l4al9qxxebe.jpg
http://tehranpic.net/images/bgs35g0nlb394s08gvyr.jpg
اینم ناهار دیروز ما:
http://tehranpic.net/images/slkjw62bja2g889b7cz.jpg
http://tehranpic.net/images/vdvzsloorw0a49i1ekkj.jpg
http://tehranpic.net/images/208ibtc5s6myc75zccv2.jpg
دیگه اینم از غیرت مسئولین که ما باید هر روز اینجوری غذا بخوریم
هروقت رفتیم سلف گفتن غذا تموم شده وایسید تا از واحد برادران بیارن
امروز که دیگه اونم نبود گفتن بیاید اینم تن ماهی,بخورید!!!
تازه ترشی هم زیاد میریزم دخترای گلم
ترشیش خوشمزست
همینم که بت دادن برو خدارو شکر کن اینقدر هم نق نزن من اگه جای اونا بودم همینم بت نمیدادم جای تشکرته؟
repeat please!!
ما رو چرا صدا نکردین نا مردااااااااااا
ما هم آش می خواستیم!
منم می خواستم!
شما هم می خواستید مثل ما بیاید حجتیه استقبال!!
حالا من یه روز با سحر رفتم بیرون!
می گفتید ماهم از اون ور می اومدیم همون جا استقبال!!!
آره دیگه هر چه قدر پول بدی آش میخوری!!!
ناراحت نباش
براتون میارم البته اگه چیزیش باقی مونده باشه!!
نه عزیزم فردا خودمون میایم خونتون اول روضه بعد هم آش
شنیدم نازی و بلو هم می خوان بیان!!
من و سحر هم ... سحر نه منم تنهایی میام
صاحاب؟!!مثل پرتاقال!!
خدائیش لهجه ی ضایعی داریداااااااااااااا
بازم به لهجه ی خودمون
مجده مجده
بالاخره
پروژه استاد سالهی تمومید
فقط حیف اصفهانه وگرنه بش می دادم
اشنا جون صالحی(نه سالهی)از کی مجده می خوایی
آره عزیزم مااایییم دیگه
لهجمون خیلی یُوم باحاله!!!
فَقَ یُخده کار میبرَتون!!!
تازه ضرب المثلامووووووون
اونا رو اگه بشنوی چی میگی!!؟؟
گفته باشم
اگه سحر و نیاری آش بهت نمیدم.
دقت کن جانم
سحر=آش!!!
(اصلا کی گفته فردا ما آش میدیم!!)
اصلا مگه ما فردا روضه داریم؟؟؟!!!
aaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
گریه می کنم دارم!!من آش دوست داشتم! آش هم منو دوست داشت!!
آخه چراااااااااا!
پروجه چی بوده ؟! سالهی کیه؟! من کی ام؟! اینجا کجاست ؟!
bori bache....
دارم کم کم یاد می گیرم به لطف شما دوستان!!
یه چند تا جمله باحال دیگه هم بگی قول میدم فردا سحر رو بیرام
بیارم منظورم بود
خوش باشید دوستان
جای ما رو هم خالی کنید
من آش میخواااااااااااااااااااااام
اصلا از کجا معلوم من تا فردا زنده باشم که بیام خونتون آش بخورم؟!
مرده شور هرجی گوگل ببرن با این gmail
راست میگه
Gtalkam mesle hamon gmaileshon
khal to sareshon
واقعا که
ها؟
آها!
آره خال تو سرشون!!
نه منظورم خاک تو سرشون بود
مادوتا جون
"آره من پاک کردم چون باید پاک می شد حرفی داری؟؟"
انگار خیلی خودتو قبول داری!!
آره حرفی داریم! اینم حرف ما2 تا:
تو بر زمانه نه آن پرگشاده سیمرغی
که خوابگاه مگس شاید آشیانه تو
دیگه دیگه...
نصفه نیمه یه چیز میگم دیگه سرتو بالا نگیریا؟؟
البته نمی گم چون بخشش از بزرگانست
"نصفه نیمه یه چیز میگم دیگه سرتو بالا نگیریا؟؟"
داری با خودت مشورت می کنی که آخرش علامت سوال گذاشتی؟!!
ها؟
با و بدم؟
وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود
با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود
هی کار دست من بدهد چشم های تو
هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یا حریف شیر رفیق سفر نکرد
حافظ
یاد حریف.....
درد عشق است به غیر تو دوایی نبود
جز گل روی تو امید به جایی نبود
امام خمینی
غم مخور ایام هجران رو به پایان میرود
این خماری از سرمامی گساران میرود
پرده را از روی ماه خویش بالا میزند
غمزه را سرمیدهد غم از دل وجان میرود
بلبل اندرشاخسار گل هویدا میشود
زاغ با صدشرمساری از گلستان میرود
محفل از نور رخ او نورافشان میشود
هرچه غیر از ذکر یار از یاد رندان میرود
ابرها از نور خورشید رخش پنهان شوند
پرده از رخسار آن سرو خرامان میرود
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد
روز وصلش میرسد ایام هجران میرود
این شعر ۱۰ساعت مانده به پیوستن روح مقدس حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی توسط جلیل رسولی در دیوان امام تحریر شد.
والان به دست من در اینجا نوشته شد
دیشب اومدم خونتون نبودییییییییی
راستشو بگو کجا رفته بودییییییییی!!
یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی!!
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدیدز!!
زن چو داری مرو پی زن غیر
چون روی دز زنت نماند خیر!!
نصفه نیمه یکم ابتکار داشته باشی بد نیست
نصفه نیمه رو از تو بگیرن دیگه حرفی برای گفتن نداریااااااااااا
روزی که برف سرخ ببارد از آسمان
بخت سیاه اهل هنر سبز میشود
آخه بیشتر از این ارزش نداری بخوام برات فکر کنم
می خوای ازین به بعد بت بگم 1/4 ؟؟
یا 1/8
یا 1/16 تعارف نکن هر چه می خواهد دل تنگت بگوی